شبها با تو سکوت می کنم
و اتفاقهای رنگی زندگیم را با یادت جا می گذارم.
من از سکوتهای نتراشیده بلند می شوم
و تاب دیدن تو را ندارم
با من بمان در اتفاقهای زندیگم
که با تو جانی دوباره می گیرند
شاید این سرانجام بی خاصیت،
ما را به اتفاقی تازه بدل کند
و دشواری این سکوت نشکسته به فریادی سبز ...
باشد که آهوان سرکش چمنزار
حلول ماه را با نگاهی خمیده بیارایند.
آه...
دوباره به خواب من بیا !
تا کودکی خنده هایم به اوج سلامت دچار شود...
و خدایم با استشمام تو احساس ... .
نرگس زرد
les nuits
Je me tais avec toi
Et oublie a ton souvenir
Les evenements colores de la vie.
Je me leve des silences pas polis
Et n’ai pas l’incandescence de te voir.
Reste avec moi, dans les evenements de ma vie que se ranime l’autre fois avec toi,
Peut- etre cet avenir inutile nous change a un evenement neuf.
Et la difficulte de ce silence sans casse a une cri verte.
Dans l’espoir de que les gazelles insoumises ornent a une regarde incurbee
L’entrée de la lune.
Ah!
Me sommeille l’autre fois
Tant que mes rires rencontrent au plus haut de ta salut et je sens mon Dieu a te flairer.
Le Narcisse jaune
با سلام
ممنون می شوم نظر شما را در باره شعرهایم بدانم
به امید دیدار
جزدیدنت برایم , کاری دیگر نمونده
رو طاقچه’ اتاقم
عکسای تو ردیفند
جز دیدنت برایم
کاری دیگر نمونده
از دوری من و تو
ترانه ها سرودم
برای با تو بودن
نائی دیگر نمونده
از نقشه’ زندگی
روز و شبم اسیری
با یادت این نوشته
خطی دیگر نمونده
از بلبلان عاشق
بس نکته ها شنیدم
میخانه های عشقم
جامی دیگر نمونده
از پیک ناز عاشق
گلواژه ها رسیده
آخر تو با من هستی
حالی دیگر نمونده
تو از من این نوشتی
از خاطرات زیبا
بیا با لحظه هام باش
وقتی دیگر نمونده
هر گوشه’ اتاقا
با ذوق تو ردیفند
از لابلای خنده
دردی دیگر نمونده
از قطره های بارون
من زندگی گرفتم
از قطره قطره اشکم
آبی دیگر نمونده
تو آسمون قلبم
پرنده ها زیادند
با کوچ هر پرنده
بالی دیگر نمونده
حالا که وقت خنده
از آسمون رسیده
بیا با لحظه هام باش
راهی دیگر نمونده
با صورت چو ماهت
زیبایی ها پریدند
لو’ لو’ ی آسمونیت
خالی دیگر نمونده
***
(نوپا)