نرگس زرد درود بر شما روز خوش!

شعر.رمان.داستان کوتاه.شرح حال نگاری.مناسبتها.قصارهاوگلایه ها.....

نرگس زرد درود بر شما روز خوش!

شعر.رمان.داستان کوتاه.شرح حال نگاری.مناسبتها.قصارهاوگلایه ها.....

لی لی><یکی دو تا دو تا یکی ۳

...این چند وقت که نبودم تجربه های خوبی به دست آوردم..مفهوم دوستی و دوست داشتن رو بیشتر فهمیدم..با آدمایی آشنا شدم که گرچه بعضا سرانجام دوستی شون احساس من رو به یاس در مورد خودشون مبدل کرد اما فکر می کنم نسبت به زندگی و اطرافم پخته تر شدم . اون چیز هایی رو که قبلا نمی پذیرفتم دارم میپذیرم و باور میکنم..چیزهایی که شاید عمیق ترین احساس آدم رو رو کنه که به خاطرش اونقدز بخونی و اشک بریزی که همه چیز مثل آب یک جویبار روون بشه و تو هنوز هم بخونی اما دیگه اشکی نریزی..همه چیز باشه چه خوب چه بد.. و تو تنها نگاه کنی و هر بار لازم شد آستینتو بالا بزنی و پاچه ی شلوارتو شاید هم دامنتو بالا بکشی و پاهاتو تو آب بزاری و اونقدر به این طرف اون طرف بپاشی و بازی کنی و جیغ بکشی و دست بزنی و ...بعد خسته بشی و بیرون بیای..و تازه بفهمی که: کی گفته برای فهمیدن آدمهای دیگه باید از خودمون بیرون بیایم! کافی تجربه ها بیشتر بشه بخوایم دیگری رو احساس کنیم یا همزیستی و انتقال انرژی مثبت..و راستی  سفر   !دوست داشتن یک موهبت است که با تجربه جهت میگیرد..   در این مدت با آدمهایی آشنا شده ام که تازه فهمیده ام  برای اینکه بزرگ باشی لازم نیست به چشم بیایی..راستی که زندگی چه آدمهای بزرگی را در خود هضم کرده است زنان و مردانی که تاثیر گذارترین اثر را بر زندگی انسانها میگذارند و شاید خودشان هم ندانند سمت و سوی زندگیشان از کجا نشات گرفته است..به نظر من خمیر مایه ی زندگی بشر همین ها هستند که جنگ و صلح را می سازند و میایند و میروند و هیچ کس نمی فهمد... .
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد