-
...
چهارشنبه 22 فروردین 1386 21:08
سلام سوسن جان خوبی! خیلی خوشحال شدم..من هم مدتی ست نبودم..پس چرا اینجوری میکنی !آدرس وبتو بزار...!
-
لی لی><یکی دو تا دو تا یکی ۳
چهارشنبه 22 فروردین 1386 20:56
...این چند وقت که نبودم تجربه های خوبی به دست آوردم..مفهوم دوستی و دوست داشتن رو بیشتر فهمیدم..با آدمایی آشنا شدم که گرچه بعضا سرانجام دوستی شون احساس من رو به یاس در مورد خودشون مبدل کرد اما فکر می کنم نسبت به زندگی و اطرافم پخته تر شدم . اون چیز هایی رو که قبلا نمی پذیرفتم دارم میپذیرم و باور میکنم..چیزهایی که شاید...
-
لی لی ><یکی دو تا دو تا یکی
چهارشنبه 22 فروردین 1386 20:12
شرمنده اینگونه حضور خود را اعلام کردم... بی مقدمه و هیچ ... با گلایه ... خب مثل همیشه ...!راستش پس از چند ماه گرفتاری که اومدم و سری به وب خودم زدم! احساس میکنم اینجور نمیشه باید یک فکر اساسی کرد .یعنی چی در مورد چی !خودمم نمیدونم باید بیشتر فکر کنم.. کی اومد و کی رفت ! کی عاشق شد و کی فارغ! کی دل داد و کی پرید! کی...
-
لی لی... یکی دو تا >< دو تا یکی
چهارشنبه 22 فروردین 1386 19:40
...شمع های این کوچه روشن است تا مبادا سرزده ای ! نام پر آوازه ی این قامت خمیده را نادیده بگذرد... ... سبز می شود کف دستهای کوچه با گام کوچک نو نوایی که از نوانخانه می آید و با هر گام خسته سنگینی صدایی در بی رحمی بی صدای این کوچه فرو می رود.. دستانی آلوده صورتی چرکین و محو شده خانم! آقا! گل دارم گلهای کاغذی!...
-
حرفهای تازه
جمعه 13 بهمن 1385 21:24
طرز تهیه یک سوپ تازه و خوشمزه: مقداری گل کلم را با مقداری هویج زرد قناری تفت داده و بگذارید در هوای آزاد تخمیر شود . سپس از خودتان بپرسید مگر عقلتان پاره سنگ برداشته که دارید این وبلاگ را میخوانید. حال کردید چه قدر سریع شما را به خودتان آوردم. تلنگر زندگی یعنی این.... با تشکر از نرگس زرد که به من اجازه ابراز وجود داد....
-
خبر دست یک
یکشنبه 10 دی 1385 19:25
...با سلام طبق آخرین خبر سرشماری تعداد مردان در کشور بیشتر از زنان گزارش شده است.سو دیگه دور بر ندارید! دیگه نگران نباشید!
-
خبر نامه
شنبه 9 دی 1385 10:00
راستی!کریسمس مبارک!
-
شر ح حال
شنبه 9 دی 1385 09:58
...یه دل میگه ببرم ببرم /یه دلم میگه نرم نرم / طاقت نداره دلم دلم /بی تو چه کنم/ سلطان قلبم تو هستی تو هستی/دروازه های دلم را شکستی/پیمان یاری به قلبم تو بستی/با من پیوستی ی ی...
-
شعر قصارانه
چهارشنبه 8 آذر 1385 20:34
<بگذار تا شیطنت عشق چشمان ترا بر عریانی خویش بگشاید. هر چند آن بجز معنی رنج و پریشانی نباشد.اما کوری را به خاطر آرامش تحمل مکن. کنار آشیان تو آشیانه می کنم فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای و من برای زندگی ترا بهانه میکنم. این شعر رو یکی از دوستان اینترنتی برایم آف لاین زده...
-
قصارانه
جمعه 3 آذر 1385 17:06
... یکی از دوستان چند وقت پیش برایم آف لاینی داده بود که: به کسی که تشنه ی عشق است عشق نورز ! چون روزی سیراب میشود. به کسی عشق بورز که لایق آن است... !
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 آبان 1385 10:28
مدتی ست که حافظ می خوانم اما بهتر بگویم مدتی ست حافظ مرا می خواند این هم شاید بخاطر هوای مهرانگیز دوست قدیمی و عزیزیست که هم حافظ شناس است و هم حافظ خواه وگرنه:مرا در خلوت حافظ چه راه است !!! در یک جمله:هر چه حافظ می خوانم به هوای اوست یک عدد فال به احترامش (گر چه هفت،هشت،ده سالی می شود که نه به فال اعتقاد دارم و نه...
-
قصارانه
سهشنبه 30 آبان 1385 00:51
...دلی که غیب نمای است و جام جم دارد / ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد... ... <دوست> بسیار است و <دست>بیشتر . آنچه کمیاب است <دست دوست> است.
-
...
یکشنبه 14 آبان 1385 17:18
صورتش را با حوله خشک می کند. چند قطره کف دستش می چکد و دستانش را به هم می مالد و به صورتش می زند و آنرا لزج می کند. بوی تند و خوش کرم پس از اصلاح تا ته دما غش را می زند و پوستش می سوزد.شانسش رو کرده است. دست می برد به لیوان و خودکارها را بهم می زند و صدای شلق و شلوق شان در می آید. به یاد میاورد که چند وقت است ، پاشنه...
-
حرف شنو یی
یکشنبه 30 مهر 1385 17:21
این هم فال امروز ما: از حافظ خوش کرد یاوری فلکت روز داوری تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری در کوی عشق شوکت شاهی نمی خرند اقرار بندگی کن و اظهار چاکری آن کس که اوفتاد و خدایش گرفت دست گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری ساقی به مژدگانی عیش از درم در آی تا یکدم از دلم غم دنیا به در بری در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست آن به...
-
مشاعره...
چهارشنبه 26 مهر 1385 20:51
...یالا یالا تمامش کن.کفرم بالا می آید ها؟! - بس کن. اینقد شوخی نکن! - هان؟!بچه شده ای ؟ مگر بیکارم؟ یا مال مفت دارم یا دلم درد میکند...؟! - دست بردار! خودت را مسخره کرده ای؟! - مسخره ؟ نه ! نه !... . دیگر حوصله اش را ندارم! - که چی؟ ها ها!... به گما نم تب کرده ای. - که هیچی! خودت را به آن راه نزن. خوب هم میدانی از چه...
-
گذری بر آثار مترجم صحیفه ی سجادیه
سهشنبه 25 مهر 1385 15:56
شاید نام دکتر" فریده مهدوی دامغانی" را از تلویزیون و دیگر رسانه ها شنیده باشید. مترجمی افتخار آفرین که در ژوئن سال 2004 جایزه ی " ادبی فلورانس ایتالیا" را برای ترجمه ی فارسی آثار بزرگ تاریخ ادبیات اروپا "کمدی الهی" و "زندگی نوح" اثر دانته -شاعر و حماسه سرای ایتالیا- به خود اختصاص داد. خانم دکتر همچنین برگرداننده ی...
-
حقیقت به مو سیقی می ماند.
چهارشنبه 19 مهر 1385 13:18
حقیقت به موسیقی می ماند.حقیقت با لحن گوینده ی آن پیوند دارد.ما نت های اشتباه را در یک قطعه ی موسیقی می فهمیم. شاید نتوانیم بگوییم چرا اشتباه است. اما می دانیم که چنین است... .
-
فصل دیگر
یکشنبه 16 مهر 1385 11:46
بی آنکه دیده بیند در باغ احساس می توان کرد در طرح پیچ پیچ مخالف سرای باد یاس موقرانه ی برگی که دیده بیند بی شتاب بر خاک می نشیند. بر شیشه های پنجره آشوب شبنم است. ره بر نگاه نیست تا با درون در آیی و در خویش بنگری. با آفتاب و آتش دیگر گرمی و نور نیست تا هیمه خاک سرد بکاوی در رویای اخگری. این فصل دیگری ست که سرمایش از...
-
داستان کوتاه...
جمعه 14 مهر 1385 14:48
دست و دلش باز نیست. به قفسه ی کتاب نزدیک می شود. کتاب را بر می دارد و فالی می زند.دستش را کنار می زند و برای خودش کف می زند. دلش آتشفشان می کند و یک هو احساس می کند که دارد زمین را قورت می دهد. آویشه پایش را توی اتاق می گذارد وکمرش را کج می کند و با دست به پشتسش می زند و به خودش می آ ورد: نا شتا که هیچ . ناهار هم که...
-
بی خبر...
دوشنبه 10 مهر 1385 17:28
واقعن که... این همه تاخیر؟.سلام به روی ماهتون! هان...؟راستی چه خبر؟هان...؟ماه روئیت شد؟ انوشه برگشت؟... پاییز شده !هوا هم رنگ ...!چه ملاحتی به گونه اش زده اند.این هفت خط که رعشه ی عشق به دل میزند بی گدار!...هان؟ اگر جاش بودم...؟!پاییزیا انوشه؟ هان؟ مدرسه ها باز شده. باید رفت. بچه ها منتظرند.چقدر مرخصی؟نمیدانم هنوز هم...
-
...
شنبه 18 شهریور 1385 19:20
... پیش از آنکه به تنهایی خود پناه برم از دیگران شکوه آغاز می کنم فریاد می کشم که ترکم گفتند... چرا از خود نمی پرسم کسی را دارم که احساسم را اندیشه ام را زندگی ام را با او قسمت کنم؟... با خود وفادار می مانم آیا؟ یا راهی سخت تر اختیار می کنم...؟ اگر می خواهی نگهم داری دوست من از دستم می دهی اگر می خواهی همرهی ام کنی...
-
قصارانه...
چهارشنبه 15 شهریور 1385 04:01
* هر گاه بر بد و خوب آگاه گردی؛تو نیز خدایی.(مفیستوفلس.از کتاب دکتر فاوست.اثر یوهان ولفگانگ گوته) *در حالی که به تماشای طبیعت نشسته ایم، طبیعت بی هیچ گونه واسطه ای و تنها از طریق مشاهده ما به اثری هنری تبدیل می شود.(مولر) * تغییردهندگان اثرگذار در جهان ، کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا می کنند.(والتر نیس) * تخیل آن...
-
بخشی از یک نامه...
دوشنبه 13 شهریور 1385 03:30
...همه چیز مثل شیشه نیست تا بتوان آنسوی آن را دید.چشمان ما باید اجسام تیره و ضخیم را شیشه ای مشاهده کنند تا به عمق آن راه یابند. برخی چشم ها حتا آنسوی شیشه را هم نمی بینند! سلام. امیدوارم خوب باشید و در پناه حق سالم و تندرست.چند ماه پیش برایتان نامه دادم. اما چون آدرس کافی و لازم نبود برگشت خورد."تو قلب بیگانه را می...
-
قصارانه
یکشنبه 12 شهریور 1385 03:06
زیبایی در فرا رفتن از روز مره گی هاست.(ورنر هنته) اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر می اندازد.(نیچه) اسطوره رویای عمومی و رویا اسطوره ی خصوصی ست.(جوزف کمبل) چیزی ساده تر از بزرگی نیست. آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است.(امرسون) جها ن هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست.(محمد حجازی)
-
از آغاز همین بوده است...
جمعه 10 شهریور 1385 03:04
که برای تو باشم و اقبال خود را با گرمی روح تو بودن بیازمایم. تجسم حس سرکش من به هزاران گونه ی گیاه سبز دردی را دوا نمی کند. می باید خود را فدا کنم برای "نیستی" که" هست" خود را از چشمهایی آب خورده به امانت می گیرد و مرغابیان نقره بال زنده زیر آبهای دریا کباب میشوند تا طعمه ی لاشخوران از راه رسیده نباشند. خنکی عطشناک...
-
نگویید مرده ام...
جمعه 10 شهریور 1385 02:26
فقط برای آنکه نگویید مرده ام در را باز میکنم پنجره را باز می کنم. باز می کنم این بازی نا پیدا را می خندی و هیچ چیز تمامم نمی کند هیچ چیز!... . ( نمی دانم)
-
...
سهشنبه 7 شهریور 1385 20:09
در میان حلقه های سیاه بسر می برم من از ماهی شدن بیزارم چرا که انتهای جویبار را یافته ام نامه ی مرگم میان یک بطری در اقیانوس سرگردان است. عمرم بسته به خواب کوسه هاست. (مهین عینی تاری)
-
قصارانه
سهشنبه 7 شهریور 1385 01:03
*بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی .(روری اسپانیایی) *برای کسی که شگفت زده ی خود نباشد معجزه ای وجود ندارد .(اشنباخ) نرگس زرد
-
... از نیما به...
یکشنبه 5 شهریور 1385 03:20
و " امروز من مربی قوم و واضع قوانین تازه ام و محتاج به این نیستم که مرا نصیحت کنند." ( دنیا خانه من است .ص 9 . « زمان» 1350) "...به قدری من شیفته ی نثر نویسی ساده ی قدما هستم که از مرگ می ترسم.برای اینکه از خواندن آنها محروم می شوم.زیرا زیبا ترین چیزهاست که در طبیعت من مفتون آن هستم..." ( ص 262.نامه های نیما یوشیج) "...
-
زخمه ی عشق به تار دل درویش
شنبه 4 شهریور 1385 19:38
به بهانه ی برگزاری یادمان درویش خان ، موسیقی دان و نوازنده ی شهیر شامگاه چهارشنبه دوم آذر سال 1305 نخستین قربانی تصادفات رانندگی تاریخ ایران بر اثر برخورد میان درشکه و اتوموبیلی در خیابانهای تهران جان سپرد. تاثیر و جایگاه درویش خان بر موسیقی ایران به ویژه نوازندگی تار بسیار خاص و منحصر به خود اوست و علت ابتکارات و...